نغمه دل |
|||
غنچه از خواب پريد و گلي تازه به دنيا امد، خار خنديد و به گل گفت : سلام و جوابي نشنيد خار رنجيد ولي هيچ نگفت... ساعتي چند گذشت گل چه زيبا شده بود ، دست بي رحمي آمد نزديک،گل سراسيمه ز وحشت افسرد.. ليک آن خار در آن دست خزيد وگل از مرگ رهيد ..صبح فردا که رسيد خار با شبنمي از خواب پريد گل صميمانه به او گفت : سلام
نظرات شما عزیزان:
مثل ساحل آرام باش تا مثل دریا بی قرارت باشند...
هر وقت آپ کردی خبرم کن
باشه گلم
سلام مینا جون
ممنون از حضور پر مهرت خوشحالم کردی
تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست
حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم افسوس که یک لحظه تماشای تو رویاست
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|